Tuesday, February 11, 2003

عزت الله سحابی، اسدالله بادامچیان و یک مشت آدم کیری



در زمان حاضر ایران از آزادترین کشورهاست زیرا نماد تحقق آزادی را در همه جامعه میتوان دید. اسدالله بادامچیان روزشنبه در گفتگو با ایرانا، با بیان اینکه یکی از شعارهای مردم قبل از پیروزی انقلاب آزادی بود، اظهار داشت: آزادی در اظهار عقیده و بیان و در تعداد مطبوعات و غیره همه اجرا شده است زیرا در هیچ زمانی در تاریخ معاصر کشور این همه مطبوعات و نشریه و روزنامه وجود نداشته است.
اسدالله بادامچیان گفتگو با ایرانا

اين فعال سياسي(عزت الله سحابی) با ارزيابي مثبت از انقلاب اسلامي در مورد دست‌آورد آن گفت: يك صدم حركتي كه در توسعه كيفي مطبوعات تا امروز حاصل شده است، قبل از انقلاب نداشتيم ، عمق و تيراژ كتاب قابل مقايسه با قبل از انقلاب نيست و شايد قبل از انقلاب به تعداد انگشتان دست ناشر داشتيم و استقبال فعلي مردم از كتاب يك جهش فرهنگي پس ازانقلاب محسوب مي شود. هنر و فيلم و صنعت به مرحله اي رسيده است كه هرگز قبل از انقلاب به آن نرسيده بوديم. جوانان ايراني فعاليت هاي صنعتي را انجام مي‌دهند كه تا قبل از انقلاب كسي به آن‌ها اجازه چنين فعاليتي نمي داد.
وي تاكيد كرد : مهمترين دست آورد انقلاب اين است كه ملت ايران خود را باز يافتند ، درست مانند آدمي كه از خواب بيدار شده باشد و اين قدم مثبت انقلاب است اگر كسي انصاف داشته باشد جنبه هاي مثبت انقلاب را انكار نمي كند
.
عزت الله سحابی در گفتگو با ایسنا

دو گفتاورد بالا را بخوانید تا حساب کار دستتان بیاید. چه تفاوتی بین عزت الله سحابی با اسدالله بادمچیان می بینید، نام کثیف الله در نام هر دوشان مشترک است از قرار معلوم هردو از بچه پامنبری های یک محل هستند، یکی بازاری و دیگری مهندس، یکی در قدرت و دیگری رانده شده از قدرت است اما سخن آنان یکی است. آدم مگر مغز خر خورده باشد که گمان کند تفاوتی بین ایندو وجود دارد و زبانم لال این یکی را از آن یکی بهتر بداند و یا بگوید این یکی بد و دیگری بدتر است. هردوشان سروته یک کرباسند و میخواهند انقلاب اسلامیشان را به ملت بقبولانند. این بجای خود، اما آنچه ما را نژند خو ساخته نامه ای است که یکمشت آدم کیری بنام ایرانیان مقیم خارج کشور، یکمشت روسپی سیاسی که هر چیزی را به حراج می گذارند، در رابطه با وضعیت مهندس به سازمانهای حقوق بشر نوشته و ادعا میکنند که مهندس نیم قرن را صرف مبارزه در راه آزادی و دمکراسی در ایران کرده و از آن گذشته خواستار آن گشته اند که مهندس برای تیمار سری به خارج کشور بزند و مدتی را کنار هموطنان خارج از کشور بگذراند.
در پاسخ به نویسندگان این نامه باید گفت که کور خوانده اید، درست است که بوی کباب می آید اما بیچارگان خر (مهندس سحابی) داغ میکنند. خیالتان راحت باشد که سحابی به قدرت نخواهد رسید و اگر هم به قدرت برسد حساب روی همپالکی های خودش باز میکند نه شما، رانت ایشان به همزبانانش در موتلفه خواهد رسید نه عریضه نویسانی چون شما ، از این گذشته خسته نشدید از این همه نامه خایه مالانه نوشتن و مورد بی مهری قرار گرفتن، راستی کدامین از شماها بودید که در زمستان 58 (درست سه ماه پس از کشتار رهبران مردم ترکمن)هنگامی امام خمینی ناخوش شد برایش نامه فدایت شویم نوشتید و چه جوابی گرفتید؟ چرا خودتان را به آنراه میزنید چندتا نامه برای سردار سازندگی نوشتید و چه پاسخی گرفتید، راستی کی بود برای جورج بوش پدر نامه فدایت شوم نوشت و ....نفرین بر شما کودنان نامه های سر گشاده تان سروته که ندارد.
دفاع از حقوق شهروندی سحابی بجای خود، اما خودمانیم مهندس کجا نیم قرن برای آزادی و مردم سالاری مبارزه کرده، دست کم اگر آخرین گفتگویش را با ایسنا بخوانید می بینید در 24 سال گذشته همه اش درد اسلام داشته و تازه خودش را هم ملزم به دفاع از حکومت اسلامی میداند شما چه می گویید؟ شرم هم چیزی خوبی است. چرا دروغ دهان بچه مردم میگذارید.
وانگهی این دعوت کردنش به خارج کشور دیگر چه صیغه ای است، بابا مهندس عزت الله سحابی است، حساب عزتش را بکنید، آمدیم و خام شد و پذیرفت و آمد، فردا که به ایران برگشت، بلای سعیدی سیرجانی را به سرش می آورند و وصله لواط (فکری) با آقای فرخ نگهدار و همخوابگی (ایدئولوژیک) با آقای بابک امیرخسروی و گنگ بنگ (عقیدتی) با باقی امضا کنندگان را به وی میچسبانند و با توجه به سوابق مهندس، ایشان یا زیر بار می روند که گناهش به گردن شما می افتد و یا می گوید که شما پشت وحید صادقی را سوزاندید و خواستید او را به خارج ببرید، شاید هم همین فردا پسفردا در نامه سرگشاده تر از نامه شما از سران سه قوه بخواهد که حساب ویرا از حساب شما جدا کنند.

بیهوده نیست که این آخوندهای کیری، کیری کیری در 22 بهمن 57 به حکومت رسیدن و کیری کیری 24 چهار سال آزگار بر آن کشور حکومت میکنند. در مملکت امام زمان کیری خیلی از پدیده ها کیری بوده و هست. دیکتاتورش آدم کیری چون محمد رضا بود که حتی دیکتاتور هم نبود، رهبر انقلابش کیری ترین آدم روی زمین، روح الله خمینی کیری (ای ریدم به الله که خمینی روحش بود) بود، لیبرال هایش آدم کیری ها ی فاشیست مآب از قماش یزدی و بنی صدر و قطب زاده و... بودند که پامنبری های آخوندها بوده و هستند، اکنون هم اپوزیسیون داخل کشورش آدم کیری های از قماش سحابی اند و اپوزیسیون خارج از کشورش شما آدم کیری ها هستید که حیا را خورده و شرف را ریده اید

No comments: