Saturday, February 19, 2005

شهید زنده

شهید زنده!




آسمان کانادا اندوهبار است،
چشمانش را خواب نمی برد، با وجود نثار حسینوار جان و مال و ناموسش، آنچه نمی باید می شد رخ داد، حسین مظلوم واقع شد، حق حسین بوسیله پسرخاله های بی نام نشان انجمن وبلاگ نویسان ایران که با عقد و نکاح مرجان به کانادا نرفته بودند و به کمک پسرخاله هایشان که از دست عموهای حسین جان سالم بدر برده و از اروپا سر در آورده بودند، خورده شد، یکیشان که یا پسرخاله خُسن آقا عموی چه گواراست و یا خالوزاده شبح دایی زیتون که پسر عمه دختر خاله هاله که عروس عمه خانم آرمین گیله مرد باشد یعنی همشیره دختر عموی همه آنان که خاله ها ، دایی ها، عموها و عمه های بامدادک فرزند دلير بامداد زندی به حساب می آیند، به همراه گروه برگزیده "گزارشگران بدون مرز" به ژنو رفته تا به نام یک وبلاگ نویس ایرانی در گروه برگزیده "گزارشگران بدون مرز" در نشست مقدماتی اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی شرکت کرده تا پرده از سرکوب آزادی سخن و بویژه پایمال کردن حقوق فردی و اجتماعی وبلاگنویسان بوسیله حکومت اسلامی برداشته و به وجود سمیعی نژادها و سیگارچی ها و رنجي که بر آنان مي رود گواهی دهد.

آن ديگر پسرخاله شان که حتما پسر عمه دختر دایی پسر خاله آن دیگری است بنام سخنگوی پن لاگ انجمن وبلاگ نویسان ایران با رادیو فرانسه گفتگو کرده و آبروی حکومت اسلامی را برباد داده است.
از همه بدتر این خبر ها به گویا و پیک ایران نیز درز کرده است و راه گمانه زنی را برای چرایی پارس کردن نابجا و پریدن ناگهانی "سانسورچی خودش" آنهم به شيوه غلامرضا ملاحسني را به پن لاگ باز گذاشته است.
آری عاشورا ست ، این حسین هم مانند آن حسین که همان سالارجاکشان حسین ابن علی باشد با اهل و عیال گیر شمر اوفتاده و ...

ترديدی نداریم که سخنگوی حلال زاده لشکر اصلاح طلبان در وبلاگستان که با عقد و نکاح شرعي به کانادا آمده و در یک دست خایه خامنه ای و در دست دیگر خایه شاهرودی را دارد بزودی معامله بازگشت سردار سازندگی را به دهان خواهد گرفت چراکه چندیست لشکر اصلاح طلبان به امید بازگشت سردار سازندگی یکشبه شانزده سال عقب نشینی کرده اند.

حسین جان شهادت مبارک

شهیدان زنده اند!
الله و اکبر
عجب یک دنده اند!
الله اکبر
که مایه خنده اند!
الله و اکبر
همه زن جنده اند!
الله و اکبر




Thursday, February 17, 2005

از گل نازکتر و از چماق باريکتر!

از گل نازکتر و از چماق باريکتر!

خُسن آقا جان، آمدی و نساختی، قرار نبود با این آدم خیلی ساده و خوش قلب که عاشق خودش است و بوسیله عقد ونکاح شرعی آنهم حلال به کانادا آمده است دهان به دهان شوی، گناهی ندارد این حلال زاده، همه اش زیر سر شما کانونی هاست که از پسرخاله های خودتان پشتیبانی می کنيد روشن است که درخشان پسر خاله های شما را به جا نیاورد، نه خودمانیم مجتبی سمیعی نژاد کجا و حسین درخشان کجا، مگر سمیعی نژاد از قماش آن آقا زاده هاست که مورد تردید حسین درخشان قرار نگیرد، زندانی شده جهنم، پدر و مادری دارد جهنم، وکیل دارد جهنم، با وکیلش برخورد خشن کرده اند جهنم، همین که تخم و ترکه شمس الواعظین نیست کافی است که از نظر حسین درخشان حتی وجود خارجی نداشته باشد. از سمیعی نژاد بگذریم، این علی رضا طاهرپور پسرخاله کدامین تان است؟ دست کم از فرزند محسن رضایی که بنا بر گفته پدرش بوسیله سازمان ناسا فریب داده شده و مغفول (با مفعول اشتباه نشود) و پناهنده ینگه دنیا گردید دفاع می کردید تا حسین درخشان بخاطر نان و نمکی از پدرش می گیرد او را بجا بیاورد، نه اصلا چشم خود آقای طاهرپور کور، دندنش نرم، که بجای همسری با زنی مانند مرجان که زایده کشور کانادا است بلند شده دست اهل و عیالش که بدون تردید زاییده ایران هستند گرفته و به سوئد آمده و می خواهد پناهنده سیاسی بشود و حق حسین درخشان را بخورد.داستان مجتبی سمیعی نژاد و علیرضا طاهر پور درست یاد آور همان داستان عاطفه رجبی است که خبر اعدامش بوسیله همین حسین درخشان مشکوک خوانده شد، نا گفته نماند که چشم امثال عاطفه رجبی هم کور و دندشان نرم که بجای زاده شدن در کانادا و بازی "سکس اند سیتی" در آوردنِ وبلاگیِ مانند سیده مرجان، در کوره دهاتهای چون نکا بدنیا آمده و اعدام می شوند.

از این سخنان گذشته، خُسن آقا جان قرار نبود که عفت کلام را زیر پا بگذاری، مگر خبر نداری که با اهالی سرزمین گُل و بلبل طرفی که هزار و چهارصد سال آزگار است که از گُل نازکتر نشنیده و باریکتر از چماق ندیده اند. از همین شله زرد خور حلال زاده که بوسیله عقد و نکاح شرعی با مرجان که تخم حلال اش در کانادا کاشته شده و در آنجا به دنیا آمده، به کانادا آمده یاد بگیر که چقدر عفت کلام را رعایت نموده و با اینکه حقش بوسیله سه میلیون پناهنده ایرانی که بدون تردید پسرخاله های این و آن هستند خورده شده، چقدر نرم و ظریف دشنام ژنتیک بر اساس مکتب الهی اسلام و سیاستهای خارجی حکومت اسلامی می دهد و مخالفان حکومت اسلامی را حرام زاده می خواند و آب از آب هم تکان نمی خورد. کمونیست ستیزی لاجوردی وار و خوار شماری دلسوزانه برای تفرقه افکنی بر اساس سیاستهای تواب سازی شناخته شده ی حکومت در زندان هايش هم پیشکش!:

"من واقعا از زیتون و بقیه‌ی بچه‌هایی که از روی سادگی یا رودربایستی عضو این گروه قلابی شده‌اند می‌خواهم که حواسشان به این چیزها باشد و اگر صلاح می‌دانند از اعتبار و محبوبیت خودشان برای اینها خرج نکنند.

"باری! خُسن آقا جان از همه اینها بگذریم کُس ننه حلال زاده هايي از قماش حسين درخشان.